گفتند:قرآن را از ریشهء «قَرَءَ» مگیرید،از«قَرَنَ» بگیرید و نتیجه اش اینکه«کتابِ خواندن» نیست،کتابِ «همراه داشتن» و «به خود چسباندن»است!!!گفتند:اسراری را که فقط در نقطهء زیر «ب» در بسم الله نهفته است،اگر کسی بخواهد تفسیر کند،یک عمر کفاف نمی دهد!!!
گفتند:قرآن هفتاد«بطن» دارد و هر بطن آن باز هفتاد بطن و همین طور!این درست است؛امّا این را طوری معنی کردند که یعنی نباید نزدیکش رفت،یعنی هرکس قرآن را گشود و خواند و در آن اندیشید و از آن چیزی فهمید،محکوم شود و هرچه از آن فهمیده،مطرود و مشکوک اعلام شود.گفتند:معنی واقعی قرآن نزد ائمّه(س) است،در کتاب مخصوصی است که مخفی است و هیچ کس از آن خبر ندارد و آن در خانوادهء پیغمبر(ص)بود و بعد پنهانی،دست به دست میان ائمّه گشته و بالأخره در دست امام غایب است.از این خبر – که درست هم هست و به این معنی است که آنها بهتر از دیگران این کتاب را فهمیده اند و این طبیعی و منطقی است – چنین نتیجه گرفتند که قرآن یک کتاب معمّائی و اسرارآمیز و برای بشر،غیر قابل فهم است!!!
گفتند:هرکس قرآن را با عقل خودش تفسیر کند،در جایگاهی از آتش قرار خواهد گرفت؛درحالیکه سخن پیامبر(ص):
«مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ بِرَأْیِهِ فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّار»
است،یعنی هرکس با «نظر خودش»،«رأی خودش»،قرآن را تفسیر کند...؛و این سخنی بسیار علمی و منطقی است و اصل تحقیق است که محقّق در جست و جوی حقیقت،باید ذهنش را از نظریّات شخصی و عقاید قبلی و به اصطلاح دانشمندان اروپائی،از«پیش داوری» خالی کند تا وقتی متنی را تفسیر می کند،معنی حقیقی آن را بتواند دریابد،نه اینکه هر کلمه ای و تعبیری را با رأی قبلی خود به زور تطبیق دهد و با سلیقه و عقیدهء خاصّ خود،آن را توجیه و تأویل نماید.می بینیم چه طور هوشیارانه،«رأی» را «عقل» معنی کردند و چون خواندن و فهمیدن و عمل کردن به هر سخنی و کتابی جز با«عقل» امکان ندارد،مردم از ترس اینکه در جایگاهی از آتش قرار نگیرند،از خواندن و فهمیدن و عمل کردن به قرآن ترساندند و بعد خودشان در حالی که «تفسیر به عقل» را تحریم کردند،بر خلاف همین حدیث،قرآن را سراسر به «رأی خود» تحریف و توجیه و تأویل کردند و به صورت کتابی معرّفی کردند که همه اش در تعریف و تمجید،و یا فحش و بدگوئی نسبت به چند نفر از اشخاص پیرامون پیامبر(ص) است و آن همچون از آنها می ترسد،همه اش به گوشه و کنایه و غیر مستقیم است،به طوری که خود آنها هم متوجّه نمی شده اند!حتّی بعضی حرفهای بدتری گفتند:اصلاً قرآن حقیقی در دست امام زمان(عج) است و هر وقت ظهور فرمایند،آن را با خود خواهند آورد و قرآن فعلی،قرآن اصلی نیست،تحریف شده است،بعضی آیات را از آن برداشته اند!!!...
در حالیکه خداوند در خود قرآن،صریحاً وعده می فرماید:
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ: بى تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کرده ایم و قطعاً نگهبان آن خواهیم بود.(حجر-9)
این فکر را که برای همیشه نابودی اسلام و مرگ مسلمین را تضمین می کند،شایع کنند و حتّی موفّق شدند آن را در ذهن چند تن از علمای بزرگ هم بیندازند و در کتابهای مشهور و مهمّ و رایج هم منعکس کردند و حتّی گروه هائی را هم به این فاجعه معتقد ساختند،ولی خوشبختانه علمای بزرگ ما در اینجا کوتاهی نکردند و یک کلام،همگی این توطئهء ریشه دار را ریشه کن ساختند.
ادامه دارد...